۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه


این باصطلاح برادران مخلص سپاهی و بسیجی یا خودشان دزد و قاتلند و یا اینکه در برابر دزدی و جنایت سکوت کرده اند! اما زورشان به بانوان بی پناه رسیده است و به حجاب ایشان گیر می دهند!
نهی از منکر واقعی کدام است؟. آیا میلیاردها دلار اختلاس نیازی به نهی از منکر نداشت؟.
پاسخ ساده است. هدف این افراد نادان تنها انحراف افکار مردم بسوی حجاب و عفاف برای دزدی و اختلاس بیشتر سران نظام است

در باره ی قضیه ی "تندیس"یا سردیس رییس جمهور در سرخه"!
با این كه به گونه ای مشروط و از موضعی خیرخواهانه و هشدارگونه و نه انتقامجویانه و قضاوت گونه نوشته بودم اما از هر دو سوی ماجرا،واكنش هایی داشت.
این را برای "خبرگزاری فارس" و برخی "فلان نیوز"های آن وری،می گویم كه به استناد نوشته ی من،دچار هوچی گری سیاسی شدند!
برخی از دست اندركاران این طرح از اهالی شهرستان سرخه با من تماس گرفتند و توضیح دادندكه:
"اساسا تندیس یا مجسمه ای دركار نیست.اثر هنری پیشنهادی جمعی از هنرمندان حامی ایشان(آقای روحانی) موسوم به اپتاك است كه تصویر رییس جمهور را در پرده ایحجمی و فلزی نمایان می كند و ابدا قابلیت اجرا در میادین و بلوارهای داخل شهر را ندارد.رییس جمهور محترم نه طرحی دیده اند و نه تاییدی و تاكیدی داشته اند،ابدا چنین روحیه ای ندارند..."
بسیار خوب.این بخش مهمی از نگرانی را كاهش می دهد كه موضوع هیچ ارتباطی با شخص یا دم و دستگاه ریاست جمهوری نداشته و یك اقدام خودجوش بوده و قابلیت نصب و ماندگاری در میدان شهر هم ندارد و فقط به مناسبت سالروز انتخاب آقای روحانی از سوی برخی حامیان ایشان در شهر سرخه،رونمایی شده. البته كار از محكم كاری عیب نمی كند.توصیه ی من همان است كه عرض كردم.حتی به صورت خودجوش هم"شمایل سازی و مجسمه ی حجمی و كانسپچوال و هرنوع آرت دیگر!" نسازید از سیاسیون و اهالی سرای قدرت!
ببینم بعد از این توضیح،آن خبرگزاری و فلان نیوزها چه خواهند كرد؟!

۱۳۹۴ خرداد ۲۳, شنبه

حجاب:
در آیین زرتشتی حجاب بگونه مسلمانان وجود ندارد. واژه حجاب که عربی است کاربرد آن تنها برای زنان مسلمان است.
پوشش تن و اندام برای زنان و مردان نسبت به فرهنگ و باورهای نیک و بد هر مردم آن کشور است.
اشو زرتشت بزرگ ایرانی در نسک گاتها از پوشش انسانها بویژه بانوان هیچ سخنی به میان نیاورده و چیزی نگفته است و کاری به چی و چگونه پوشیدن انسانها بویژه زنان نداشته است.
در ایران باستان زنان و مردان هیچگاه لخت نبوده اند و زنان هرگز آنگونه پوششی که تنها چشم و رخ دیده شود نداشته اند. نگارها در تخت جمشید گویای سخن ماست.
ایرانیان نسبت به محل زندگی و آب وهوا و شیوه کار و زندگی خود در شهر و روستاها پوشش های زیبای گوناگون خود را داشته اند. بانوان ایرانی همچون: زنان گیلکی، مازندرانی، بختیاری، کرد، لر، بلوچ، پارس؛ آذری و دیگر مردمان رنگین کمان زیبای ایران زمین با پوشش های رنگارنگ.
در ایران زمین ویژگی هایی پوشش های نژاد و تبارهای ایرانی بگونه یکسان بوده که این پوشش ها با رنگهای زاستار(طبیعت) همگون است مانند: رنگهای سرخ، سبز، ارغوانی، زرد، آبی، سپید و دیگر رنگهای شاد که در پوشش آنان به چشم میخورد و در درازای تاریخ اینگونه بوده است.
ایرانیان از جامه و رخت و لباسهای تیره و تار استفاده نمیکردند. نیاکان نیک ما ایرانیان باور داشتند که رنگهای کبود و تیره اندوهگین و افسردگی آور هستند.
از آنجایی هم که مردان ایرانی دل و چشم پاکی داشتند نیازی به پوشاندن زنان ایرانی نبوده که در جامعه و در خانه و کنار فامیل پوشش آنچنانی و زننده داشته باشند. در دین زرتشتی زن و مرد برابرند و نسبت به همدیگر ارزش و ارج گذارده و میگزارند.
آری. حجاب واژه عربی است این واژه پس از هجوم مذهب تازشگر و ستمگر تازی به ایران ما وارد شد و براستی که چه زورها و ستم هایی که تاکنون با این واژه و بنمایه اش بر دختران و بانوان ایرانی روا نداشته اند و چه بسا که حجاب اسلامی بانوان ایرانی را در گرمای بالای تابستان آزرده و رنج داده است

۱۳۹۴ خرداد ۵, سه‌شنبه

خطراتی که تخت جمشید را تهدید می‌کند 
راديو فردا. مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید می‌گوید فرونشست زمین در اطراف مجموعه باستانی تخت جمشید، نقش رستم و برخی روستاهای مجاور، این بناهای تاریخی را در وضعیت بحرانی قرار داده است.
مسعود رضایی منفرد، با اعلام این موضوع، خشکسالی‌های پی درپی و برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب‌های زیرزمینی را، از عوامل این فرونشست زمین دانست.
رادیو فردا در گفت‌‌وگو با بیژن روحانی، کارشناس میراث فرهنگی و از اعضای ایکوموس بین‌المللی در لندن، می‌پرسد اصولا چه دستگاهی مسئول مراقبت و محافظت از این بناهای تاریخی است و برای پیشگیری از آسیب بیشتر چه کارهایی باید انجام شود؟
بیژن روحانی: به طور خاص الان درباره وضعیتی که اطراف تخت جمشید و نقش رستم هست بخواهیم صحبت کنیم، بروز این شکاف‌ها و گسیختگی‌ خاک از چند سال پیش اینجا گزارش شده بود؛ از سال ۱۳۹۰. و دو تا علت هم برایش حدس زده می‌شود. یکی می‌تواند مربوط به فعال شدن گسل‌ها یا فعالیت‌های «تکتونیکی» یا زمین‌ساختی باشد. دلیل دومش هم می‌تواند برداشت بی‌رویه آب باشد که خشکسالی هم می‌تواند این را تشدید کند. برداشت آب باعث می‌شود که آب‌خوان‌ها یا سفره‌های زیرزمینی در حجم زیاد خالی شوند و با خالی شدن آن زمین دچار فرونشست شود. این پدیده‌ای است که نه فقط در اطراف تخت جمشید و نقش رستم بلکه در بسیاری از دشت‌های ایران دیده می‌شود. مسئول، مدیریت نشدن استفاده از آب است؛ در ایران که می‌دانید الان اگر به آثار فرهنگی دارد صدمه می‌زند در حجم گسترده دارد به طبیعت ایران، به محیط زیست ایران و به آینده منابع آبی صدمه وارد می‌کند.
مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید به تخلفاتی اشاره کرده در همین زمینه و گفته که با هر گونه دخل و تصرف غیرمجاز، خرید و فروش و تغییر کاربری بدون مجوز میراث فرهنگی در اراضی محدوده حریم تخت جمشید،‌ نقش رستم و شهر استخر برخورد قانونی انجام خواهد شد. منظور این مقام ایرانی دقیقا‌ً چیست؟ چه تخلفاتی ممکن است صورت گرفته باشد که موجب آسیب رسیدن به تخت جمشید مثلا‌ً‌ شده باشد؟
من البته از مصداق دقیق حرف ایشان در مورد اطراف تخت جمشید خبر ندارم. اما اتفاقاتی که می‌شود قابل پیش‌بینی باشد که افتاده باشد، حفر چاه‌های غیرمجاز و تبدیل اراضی طبیعی به زمین‌های کشاورزی می‌تواند آسیب مهمی به بار آورده باشد. فعالیت‌های صنعتی، کاربری‌های صنعتی که پیش‌بینی نشده باشد در حریم یک اثر باستانی و تاریخی، می‌تواند باعث آسیب شود. ما می‌دانیم در اطراف تخت جمشید به عنوان مثال در سا‌لهای گذشته زمین‌های کشاورزی زیادی بود. اینها را خیلی وقتها کشاورز‌ها باقی‌مانده محصولات را به خصوص گندم را آتش می‌زنند و دودی که ایجاد می‌شد برای آثار باستانی که آنجا هستند برای سنگ‌ها،‌ دوده‌ها و آلودگی که تولید می‌شود می‌تواند آسیب‌رسان باشد. بنابراین در حریم اطراف تخت جمشید و نقش رستم فعالیت‌‌های صنعتی یا توسعه، عمران و کشاورزی که به هر ترتیبی بخواهد آسیب بزند زیاد می‌تواند رخ دهد و طبق قانون باید بتوانند جلویش را بگیرند.
علاوه بر اینها در گزارش‌هایی که در سال‌های اخیر از تخت جمشید منتشر شده حکایت از این دارد که آثار مجموعه تخت جمشید با رطوبت‌زدگی، شوره‌زدگی و ترک خوردگی مواجه شده و این یادمان تاریخی که متعلق به دوره هخامنشیان است با تخریب مواجه شده. برای نجات باقی‌مانده این بنای تاریخی به نظر شما چه کار باید کرد؟
یک روند فرسایش طبیعی و آهسته وجود دارد در مورد آثار سنگی. مختص تخت جمشید هم نیست. در هر جای دیگر اتفاق می‌افتد و فکر می‌کنم اتفاقا‌ً نگرانی می‌تواند یک مقدار کمتر باشد در این مورد. به خاطر اینکه قابل کنترل است. یعنی این یک چیزی است که کنترلش و پاسخ دادن به آن راحت‌تر از متخصص‌هایی میراث فرهنگی برمی‌آید. با پروژه‌های مرمت سنگ،‌ ترمیم سنگ یا کارهای حفاظتی، تزریق مواد محافظت‌کننده یا ترمیم کننده... به هر حال روش‌های زیادی وجود دارد که بستگی به نوع سنگ‌ها در دنیا استفاده می‌شود. در ایران هم اتقاقا‌ً‌ همکاری‌هایی شده با گروه‌های ایتالیا همکاری شده در این زمینه. حالا به صورت موردی بوده در تخت جمشید. ولی خب این را می‌توانند وسیع‌تر کنند و با همکاری‌های خوب علمی با موسسات معتبر در این زمینه کاملا‌ً قابل درمان و حتی پیشگیری است.










۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

ضرب و شتم بی‌‌سابقه زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین

به گزارش سایت "کلمه" پنج‌شنبه ۲۸ فروردین بیش از صد نفر از ماموران زندان اوین زندانیان بند ۳۵۰ این زندان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند. بیش از سی زندانی مجروح و حداقل ۴ زندانی به بیمارستان منتقل  روز پنج‌شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ عوامل اطلاعات، سپاه، وزارت اطلاعات و بیش از یک‌صد نفر از سربازان گارد سازمان زندان‌ با باتوم و ... زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

در این گزارش امده که پس از این حمله بیش از سی تن از زندانیان مجروح و مضروب شدند و دست‌کم چهارتن از زندانیان سیاسی به دلیل خونریزی و شکستگی به بیمارستان خارج از زندان منتقل شده اند. همچنین در این گزارش آمده که سی و دو نفر نیز پس از ضرب و جرح به انفرادی منتقل شده‌اند.

آن‌طور که در این گزارش امده علت حمله و ضرب و شتم زندانیان، اعتراض و مقاومت زندانیان در برابر "برنامه خشن بازرسی" از زندانیان بوده. این حمله بیش از پنج ساعت به طول انجامیده است.

سایت "کلمه" نوشته شدت ضرب و شتم زندانیان بند ۳۵۰ اوین به حدی بوده که هنگام انتقال زندانیان مجروح به انفرادی و بهداری زندان، مینی‌بوس حامل آن‌ها خونین بوده است. همچنین محوطه هواخوری این بند نیز به خون زندانیان آغشته شده است.

بند امنیتی ۳۵۰ و ۲۴۰ زندان اوین

براساس این گزارش، زندانیانی که به انفرادی منتقل شده‌اند پس از انتقال از "تونل سربازان باتوم به دست" ضرب و شتم شده و با دستبند و چشم بند به انفرادی ۲۴۰ یا مکان دیگری منتقل شده‌اند که از وضعیت سلامتی این افراد اطلاعی در دست نیست.

عبدالفتاح سلطانی، محمد امین هادوی، سعید متین پور، بهنام ابراهیم زاده، بهزاد عرب گل، هوتن دولتی در میان ۳۲ انتقال یافته به انفرادی هستند.

بند ۳۵۰، بند ۲۰۹ و بازداشتگاه ۲۴۰ زندان اوین جزو بندهای امنیتی این زندان هستند که زیرنظر سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اداره می‌شوند. اکثر زندانیان سیاسی در زندان اوین در این بندهای امنیتی نگه‌داری می‌شوند.